اینجا روایت؛ باشکوه گرهخورده است
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۱۸۱۰۴
هر فردی تنها و یا بهاتفاق خانواده از خانه خارج میشود و من بار دیگر به درب قدیمی و دالان کاهگلی خانه نگاه میکنم و با خود متصور میشوم صدسال پیش در این خانه چه خاطرات شادی و تلخی به وقوع پیوسته و حال با برگزاری تور بازدید «نیمرخ ۳» چه خاطراتی در دوره معاصر برای شهروندان ثبتشده است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، در کوچه و پسکوچهها گمشدهام، اینجا تاریخ به عقب برگشته است، داستانها در این کوچهها و خیابانها اتفاق افتاده است، بالاخره پیدایش میکنم، غروب است و آسمان ابری، گویا آسمان هم میخواهد روایتی از گذشته کند اما توان آن را ندارد، با خود فکر میکنم صدسال پیش هم آسمان به غمگینی امروزش بود، افراد خانه وقتی به این آسمان نگاه میکردند، چه فکری و تصوری داشتند، از دالان کاهگلی خانه پایین میروم، میزی جلوی درب حیاط ورودی خانهبرپاشده است و چند خانم میانسال با کنجکاوی هر چه بیشتر در حال دریافت برشورهایی هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیش از هر چیزی صدای فواره آب حوض قدیمی خانه و انعکاس رنگ نارنجی غروب بر آب حوض توجهم را جلب میکند، خانه در ظاهر ساده و کوچک است اما با ورود به تالار اصلی خانه همه تصورات به هم میخورد، تالار اصلی هر فردی را یاد کاخهای داستانهای هزارویکشب میاندازد، اتاقی که نقوش دیوارها و طاقهای آن یاد قصهسرایی شهرزاد برای سلطان در هزارویکشب میاندازد، اینجا هنر و تزئینات در اوج شکوه باهم تلفیقشدهاند و شاهکاری به نام خانه اژهای را ایجاد کرده است، با خود فکر میکنم صاحب این خانه چه خوشبخت بوده که در این خانه میزیسته و مهمان این خانه چه سعادتمند بودند که میتوانستند در آن زمان از این تزئینات و زیبایی خانه لذت ببرند.
در حال سپری کردن در این افکار هستم که شعری با این مضمون «این کاخ دلفروز شاد / زحاجی حسین به پاست» بر سر دریکی از دربهای اتاق پذیرایی جلب میکند با خود فکر میکنم این حاج حسین کیست که ناگهان راهنمای گردشگری خانه پاسخ میدهد مالک این خانه مشخص نیست اما بر اساس تحقیقاتی که صورت گرفته است این خانه متعلق به فردی به نام حاج حسین روغنی بوده است.
به خود میآیم و تازه متوجه جمعیت بازدیدکننده میشوم جمعیتی که همه با تحیر و تحسین در حال تماشای شاهکار تزئین این خانه هستند خانمی جوانی که در حال گرفتن عکس از دختر جوانش است به راهنما میگوید چرا این خانهبر خلاف خانهها دیگر کوچک است، راهنما پاسخ میدهد این خانه در ابتدا بیش از دو هزار مترمربع بوده و هماکنون ۵۳۰ متر آن موجود است.
هر فرد سؤالی از راهنما میپرسد یکی از چهره زنان در تزئینات اتاق دیگری از دلیل اینهمه تجملات در تزئینات ساختمان میپرسد و راهنما باحوصله به تکتک سوالات پاسخ میدهد.
راهنما خانه اژهای درحالیکه باحوصله تمامی سوالات بازدیدکنندگان را گوش میدهد، توضیحات خود را ابتدا با این جمله شروع میکند، که خانه اژهایها متعلق به خاندان اژهای در اصفهان نبوده بلکه به خاطر یادبود خاندان اژهای این خانه نامگذاری شده است و سپس به تاریخچه این خانه اشاره میکند.
وی ادامه میدهد: تزئینات این خانه به ۱۲۶۸ هجری قمری، دوران قاجار برمیگردد سبک تزئینات این خانه سبک صفویه است اما در دوره قاجار این خانه ساختهشده است.
ناگهان مرد جوانی صحبت راهنما را قطع میکند و از وی میپرسد علت اینکه خانه قجری با سبک صفوی تزئین شده است، چیست؟ راهنما پاسخ میدهد: دلیل اینکه نهتنها این خانه بلکه بسیاری از خانهها در دوران قاجار بر اساس سبک صفوی تزئین و ساخته میشده است به خاطر معماری خاص و باشکوه صفوی بوده است و همین امر باعث شده که باگذشت سالها این معماری حتی در دوران قاجار بهویژه خانههای قاجاری ادامه پیدا کند.
هنوز صحبت راهنما تمام نشده است، خانم میانسالی از دلیل چهرهنگاری زنان در تزئینات ساختمان بهویژه طاق اتاق پذیرایی میپرسد؟، راهنما پاسخ میدهد استفاده از چهره زنان بعد از سفر ناصرالدینشاه به اروپا برمیگردد زمانی که تجار و افراد سرشناس ایرانی به اروپا سفر کردند و از استفاده چهره زن در تزئینات و نقاشی ساختمان علاقهمند میشوند به همین خاطر پس از باگذشت اروپا سعی میکنند از چهره زنان در تزئینات خانههای خود استفاده کنند اما با توجه به اینکه این افراد مسلمان بودند برای اینکه بتوانند از چهره زنان در تزئینان ساختمان خود استفاده کنند به چهرهها دو بال اضافه میکنند و با این کار به زنان کالبد فرشتههای آسمانی میدهند و از آن زمان شاهد هستیم که چهره زنان در تزئینات ساختان دارای دو بال است.
: راهنما درحالیکه بازدیدکنندگان را به بازدید از اتاقهای دیگر خانهها راهنمایی میکنند، ادامه میدهد: بخشی عمده از تالار اصلی خانه اژهایها بهمرورزمان تخریبشده و نیمی از سقف و دیوارهای ورودی تالار فروریخته بود. در عملیات مرمت خانهبرای اینکه تفاوت محلهای، بازسازیشده با بقایای اصلی خانه قابلتشخیص باشد به پیشنهاد استادکار گروه مرمت، دیوارها و سقف خانه در دورنگ سفید و زرد بسیار روشن کار شدند.
وی اظهار میکند: در نقشهای ساختمان خانه اژهایها از چندین طرح مختلف استفادهشده است. در مرکز سقف طرح شمسه دیده میشود که در دل آن ۱۶ عدد بیضی کوچک کشیده شده و طرح کاخها و بناهای مختلف را درهر بیضی نقاشی کردهاند. از این قسمت سقف فقط یک بخش کوچک باقیمانده بود و مابقی طراحیها با الگوبرداری از همان یکتکه و استناد به طرحهایی که در دوره قاجار در خانهها بیشتر استفاده میشدند، بازسازی و طراحیشده است.
راهنمای خانه تاریخی اژهایها ادامه میدهد: تصویر هشت فرشته بالدار در سقف خانه اژهایها دیده میشود که در یکدست آنها سبب و در دست دیگرشان طوطی قرار دارد، به گفته یکی از هنرمندان و مرمت گران اصفهان، نقاشیهای که در آن فرشته به این شکل کشیده میشده و فرشته هم طوطی هم سیب در دست داشته، در آن دوره کار نقاشی به نام «صنیع الهمایون» بوده است.
وی میگوید: داستانسرایی در دل بنا یکی از ویژگیهای تزئینات قاجاری است و در برخی مواقع معمار با استفاده از رنگها و تصاویر نشان میداده که این قسمت خانه مناسب چه فصلی است تصاویر میوههای تابستانه مانند هندوانه، انگور، گلابی روی دیوارهای طبقه اول خانه اژهایها و سقف بلند تالار اصلی نشاندهنده تابستانه بودن این قسمت خانه است. طراحیها و نقاشیهای طبقه دوم خانهی اژهای با طیف رنگ سبز کشیده شدهاند که نوید فصل بهار را میدهد.
درحالیکه توضیحات راهنما تمام میشود، بازدیدکنندگان به دنبال داستان بیشتر از سرگذشت این خانه هستند و همه در کمال ناباوری به این نکته اذعان میکنند که بهعنوان شهروند اصفهان سالهای سال نمیدانستند که چنین مکان و خانه تاریخی با این ویژگی معماری و جزئیات تزئینی در شهر اصفهان وجود داشته است.
عکسهای سلفی و دستهجمعی گرفته میشود و هر فردی تنها و یا بهاتفاق خانواده از خانه خارج میشود و من بار دیگر به درب قدیمی و دالان کاهگلی خانه نگاه میکنم و با خود متصور میشوم صدسال پیش در این خانه چه داستانها، چه سرگذشتها چه خاطرات شادی و تلخی به وقوع پیوسته و حال با برگزاری تور بازدید «نیمرخ ۳» چه خاطراتی در دوره معاصر برای شهروندان ثبتشده است.
به گزارش ایمنا، تور بازدید «نیمرخ ۳» به همت اداره گردشگری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان برگزار شد.
کد خبر 615904منبع: ایمنا
کلیدواژه: خانه اژه اي خانه اژه اي ها اداره گردشگری شهرداری اصفهان رئیس اداره گردشگری سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق خانه اژه ای ها چهره زنان چهره زنان خانه چه پاسخ می دهد تالار اصلی خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۱۸۱۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدستسازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکافهای عمیقتری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم میبینیم/ گروههای مختلف مردم به همدیگر احترام میگذارند
پایگاه خبری جماران: رئیس انجمن جامعه شناسی ایران با تأکید بر اینکه یک هنجار یا قاعده، زمانی میتواند شایع و محقق شود که از یک پشتوانه قوی وجدان جمعی یا حمایت مردم برخوردار باشد، گفت: هر روز جامعه از سبک زندگی ای که حکومت میخواهد اعمال کند، فاصله بیشتری میگیرد . یعنی هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. نتیجه چیست؟ سال 1401 به طور جدی نتیجهاش را دیدیم، اما به نظر میرسد که یک نوع فراموشی در بخش هایی از حاکمیت وجود دارد.
سعید معیدفر در گفت و گو با خبرنگار جماران گفت: واقعا نمیدانم ما برای چه کسی صحبت میکنیم و مخاطب ما چه کسی است؟ تجربهها بیانگر این است که عملا گوش به این حرف ها داده نمی شود یا به عبارتی باید بگویم، آیا ما برای خودمان صحبت میکنیم یا برای جامعه صحبت میکنیم؟ یا برای سیاستگذاران و برنامهریزان صحبت میکنیم؟ اگر خواسته باشم برای دل خودم حرف بزنم و یا حرف دل مردم را بزنم، عملا مخاطب من حکومت نیست. چون هر برنامه یا سیاستی که میگذارد، اصلا کاری به ابعاد اجتماعی آن ندارد.
وی با ابراز این عقیده که به ویژه در سه، چهار سال اخیر هرچه جلوتر آمدهایم، اساسا بخشهایی در حاکمیت کاری ندارند که سیاستها، کنشها و برنامهریزیهای آنها چه تبعات اجتماعی دارد، افزود: البته شاید اقلیتی که به نحوی مخاطب حکومت هستند، در این قضیه با حاکمیت همراستا باشند، ولی عملا میتوان گفت که بخش بزرگی از جامعه راه خودش را میرود و حاکمیت هم راه خودش را میرود؛ نه او به تبعات رفتار خودش فکر میکند و نه این. به نوعی دو مسیر متفاوت دارد طی میشود.
وی با اشاره به برخی وقایع در سال های گذشته، یادآور شد: افراد حاضر در اعتراضات، مدتی سبک زندگی خودشان را نشان دادند و امروز نهایتا تصمیمی که دوباره حاکمیت گرفته این است که اوضاع را به شرایط قبل از نیمه دوم 1401 برگرداند. اما این امر به نظر میرسد که امکانپذیر نیست. چرا که به لحاظ جامعهشناختی میگوییم یک هنجار یا قاعده زمانی میتواند شایع و محقق شود که از یک پشتوانه قوی وجدان جمعی یا حمایت مردم برخوردار باشد. طی قرنها و سدههای متعدد، مردم زندگی میکردند و هنجارها و سبک زندگی، پوشش، آرایش و آداب و رسوم خودشان را داشتند. مردم به طور عموم یک چیزی را پذیرفته بودند و بین خودشان قرارداد عرفی بود و نهایتا چون آن عرف از یک پشتوانه قوی اجتماعی برخوردار بود و مردم مبتنی بر هنجارهای خودشان از آن عرف حمایت میکردند، و اساسا نیاز به اعمال زور از بالا نداشت.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران تصریح کرد: البته حاکمیتها برای موارد نادری که اتفاق میفتاد، حضور داشتند. مثلا اگر قتلی اتفاق میافتاد نیاز به مداخله حکومتهای محلی و یا حکومت در یک مقیاس بزرگتر بود. اما بقیه امور جامعه در اختیار خودش بود. یعنی مردم فی ذاته و بر اساس ارزشهای خودشان از هنجارها حمایت و بر اساس آن عمل میکردند. اگر کسی هم تخلف میکرد، وجدان جمعی به نحوی او را مورد مؤاخذه قرار میداد.
پروژه یکدستسازی همه جا شکست خورده است
وی تأکید کرد: اما به دنیای جدید که وارد شدیم، «یکدستسازی» پروژهای است که حکومتهای ایدئولوژیک دنبال کردهاند. یعنی تلاش داشتهاند که همه مردم را یک مدل ببینند و دیگر تنوع فرهنگی، ارزشی، هنجاری و سبک زندگی را نبینند. طبیعتا این پروژه همه جا شکست خورده است. یعنی علیرغم اینکه حکومتهای ایدئولوژیک با تمام قوا، زور و فشار از بالا تلاش کردهاند که پروژه یکدستسازی را دنبال کنند، موفق نشدهاند. اما این حکومتها از تاریخ و تجربه حکومتهای مشابه درس نگرفتهاند و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.
معیدفر گفت: جالب است که در کشور خود ما حداقل در سال 1401 تجربه کردیم و دیدیم که نمیشود؛ و نهایتا چقدر دردسر برای حکومت ایجاد کرد و چقدر خسارت به مردم وارد شد. روی شرایط اقتصادی و ثبات کشور در عرصه بینالمللی هم تأثیر گذاشت. اما باز درس گرفته نمی شود و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.
وی در ادامه در خصوص میزان بازدارنگی برخی طرحها و رفتارهای حاکمیتی گفت: پروژه یکدستسازی حتی در حکومت پهلوی اول هم دنبال میشد. یعنی حکومت همه تلاش خودش را کرد تا مردم را نسبت به یک سری هنجارها مرتبط کند ولی نشد و دست آخر یک انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. یعنی عکس جریانی که حکومت دنبال میکرد، رجعتی به ارزشهای دینی اتفاق افتاد. حالا جمهوری اسلامی دنبال این است که پروژه یکدستسازی را با مسیر متفاوتی دنبال کند؛ و نتیجهاش را دارید میبینید.
معیدفر با بیان این عقیده که هر روز جامعه از سبک زندگی دلخواه سیستم رسمی فاصله بیشتری میگیرد، ادامه داد: هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ایدئولوژی، ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. اما در عین حال عبرتی هم نمیگیرند. نتیجه چیست؟ سال 1401 به طور جدی نتیجهاش را دیدیم؛ و قطعا این بار میتواند در ابعاد خیلی وسیعتر اتفاق بیفتد. یعنی شاید بعد از یک مدتی فکر میکنند همه چیز آرام شده و سکوت است، و دوباره شروع کنیم. به نظر میرسد که یک نوع فراموشی وجود دارد.
وی افزود: از آنجا که این اعمال زور برای تحقق یک سلیقه خاص، پشتوانه اجتماعی ندارد؛ حتی در میان کسانی که خودشان با آن هنجارها و ارزشهای حاکمیت همصدایی دارند. یعنی در خیابانها و در بیشتر مواقع، کسانی که سبک پوشش متفاوتی دارند مورد اعتراض مذهبیها هم قرار نمیگیرند و یک نوع همزیستی مسالمتآمیز بین آنها ایجاد شده است. ما این همزیستی را در بسیاری از کشورهای اسلامی میبینیم. یعنی امروز اساس بر پذیرش ارزشهای متقابل هست و ما وارد دنیایی شدهایم که این تفاوت پذیرفته شده است.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران یادآور شد: در گذشته تنوع بوده، اما آدمها چون در قالب قوم، طایفه و ایل جدا از هم زندگی میکردند، شاید دچار مشکل نمیشدند. ولی امروز تمام این فرهنگها و خرده فرهنگها در کنار هم زندگی میکنند. اوایل تلاش بر این بود که یکی از اینها خودش را بر دیگران تحمیل کند، ولی الآن به تدریج ما داریم وارد دنیایی میشویم که خرده فرهنگهای متفاوت دارند در کنار هم همزیستی مسالمتآمیز پیدا میکنند. یعنی میگوید تو سبک زندگی خودت را داری و من هم سبک زندگی خودم را دارم؛ میتوانیم ضمن احترام به سلیقهها، ارزشها و هنجارهای همدیگر دوستی و معاشرت هم داشته باشیم. ما وارد این دنیا شدهایم، اما متأسفانه حاکمیت ما نمیخواهد این را بپذیرد؛ و الآن نگران است که حتی مذهبیون اعتراض جدی نسبت به سبک زندگی مغایر با نظر حاکمیت ندارند و با آن کنار آمدهاند.
وی گفت: خود من هر روز در مترو و شهر رفت و آمد دارم و میبینم که چگونه گروههای مختلف مردم به همدیگر احترام میگذارند. وقتی که در جامعه زمینه اعتراض به سبک زندگی گروه دیگر وجود ندارد، حاکمیت مجبور است به زور آن را دنبال کند. طبیعتا چون وجدان عمومی پشت سرش نیست، حتما شکست خواهد خورد. البته خسارتهای خیلی سنگینی هم به جامعه وارد خواهد کرد.
وی در ادامه گفت و گو با جماران تأکید کرد: نگاه رسمی، دیگر نمیتواند بگوید من فکر و ایدهای دارم و همه باید در آن چهارچوب قرار بگیرند. همین الآن رفراندوم هم نمیخواهد، در مطالعات و بررسیهای اجتماعی که برگزار میشود، میتوانید واکنش مردم را ببینید. بخش عظیمی از مردم امروز به شدت با ارزشهای مسلط در تضاد قرار گرفتهاند؛ با هنجارهایی که او میخواهد القاء کند در تضاد و تزاحم قرار گرفتهاند. این حاکمیت یا باید با ارزشهای جامعه همراه شود و یا با جامعه درگیر شود و نهایتا هم خودش آسیب ببیند و هم به جامعه آسیب جدی بزند.
وی با بیان اینکه فکر می کنم راه دوم انتخاب شده است، تصریح کرد: به جای اینکه خود را با هنجارها و ارزشهای امروز جامعه تطبیق بدهند، میخواهند در بر همان پاشنه سالهای گذشته بچرخد که جامعه اقبالی به سمت هنجارها و ارزشهایی نشان دادند. اما وضع عوض شده و دیدگاههای مردم تغییر پیدا کرده و بررسیهای اجتماعی نشان میدهد که چه اتفاقات بزرگی دارد در جامعه میافتد. به نظر میرسد حاکمیت چشمش را به روی این تغییر و تحولات بسته و میخواهد ارزشهای خودش را القاء کند؛ جواب نمیدهد.
وی در تبیین دیدگاه خود گفت: وقتی یک جامعه دارای فرهنگ خاص و تنوع فرهنگی، ارزشی و هنجاری باشد، شما نمیتوانید او را عوض کنید. سالها است در آموزش و پرورش و صدا و سیما تمام امکانات و ابزارها با بودجههای بسیار هنگفت تلاش شده که جامعه را به سمت ارزشهای خاص خودشان بکشانند. اگر موفق شده بودند، مسلما دست به زور نمیزدند. بنابراین، شیوههای نرم هم دیگر جواب نمیدهد. یعنی جامعه ما مختصاتی پیدا کرده و با برخی مختصات حاکمیت ما سازگار نیست.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران اظهار کرد: حاکمیت مجبور است خودش را از عرصههای فرهنگی منعزل کند و بگوید صرفا میخواهم حکومت کنم؛ مثل برخی حکومتهای دیگر که با ارزشها و هنجارهای جامعه کاری ندارند و هر چیزی که مردم در مقیاس منطقهای یا محلی وضع میکنند، حکومت کشور تلاش میکند که آن را در چهارچوب قانون بیاورد و نهایتا در چهارچوب آن نظمی برقرار کند؛ اقتصاد مملکت فعال و شرایط امنیتی درست باشد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه رویکرد عدم دخالت در عرصه های فرهنگی و اجتماعی چه نسبتی با «جمهوری اسلامی» دارد؟ ابراز عقیده کرد: امروز به نظر میرسد که دیدگاههای خود مذهبیون هم عوض شده و بسیاری چیزها دیگر اهمیت گذشته را ندارد؛ نوع نگاه به دین و نوع مداخله دین در جامعه تغییر پیدا کرده است. اگر یک روزی بخش عمدهای از جامعه خواستار دخالت دین در امر سیاست بودند، بررسیهای اجتماعی نشان میدهد هر دورهای که مطالعات انجام گرفته، میزان نظر افراد درباره مداخله دین در سیاست به شدت کاهش پیدا کرده است. دو، سه ماه اخیر هم در مورد «پیمایش ارزشها و نگرشها» اطلاعاتی بیرون آمد که وضعیت چگونه است؛ و این را میشود با سالهای پیش مقایسه کرد.
سیاست باید عاملیت خودش را در تحقق دین کنار بگذارد
وی افزود: اینها نشان میدهد که سیاست باید عاملیت خودش را در تحقق دین کنار بگذارد و اجازه بدهد که دین متناسب با مبانی اصلی خودش، روی اندیشه و رفتار انسانها تأثیر بگذارد. اگر همچنان مداخله حکومت در عرصه دین تداوم پیدا کند، نمیدانم که سالهای آینده ما تا چه اندازه با گریز مردم از دین رو به رو خواهیم شد. یعنی الآن نمونههایی هست و میتواند شدت بیشتری پیدا کند.
معیدفر در پاسخ به اینکه یعنی به عقیده شما هرچه حکومت مداخلهاش را کمتر کند، ارزشهای دینی در جامعه پررنگتر میشود؟ گفت: حداقلش این است که روند گریز از دین به شدتی که الآن هست، نخواهد بود. البته برای پروسه دینداری نیاز به یک دوران خاصی داریم. فرض کنید مثل کسی که عمل کرده یا مدتی بستری بوده، عضلاتش خشک شده و باید فیزیوتراپی برود تا دوباره این عضلات به کار بیفتد، اگر حکومت مداخله خودش در امر دین را کنار بگذارد، مثل کسی است که فعلا از روی تخت بلند شده اما نیاز به فیزیوتراپی دارد. یعنی نیاز به عملیات جداگانهای هست که کم کم بتواند حالت عادی پیدا کند.
وی در پایان گفت: بنابراین، فکر میکنم اولین گام این است که حکومت از تداوم و تشدید مداخله در امر دینی اجتناب کند؛ بعد خود مردم یا بزرگان جامعه و کسانی که باورهای عمیق دینی دارند، بتوانند با شیوههای ترویجی یا تعلیمی اوضاع را به حالت عادی برگردانند. فعلا این دخالتها در دین، ثلمهای به دین وارد کرده که حالا حالاها آثار منفی آن را خواهیم داشت.